قالب وبلاگ

بانوی شهریور
 

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم،

همان یک لحظه اول

که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان ،

جهان را با همه زیبایی و زشتی ،

بروی یکدگر ویرانه می کردم

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم،

که در همسایه ی صد ها گرسنه ،

چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم

نخستین نعره ی مستانه را

خاموش آندم بر لب پیمانه می کردم

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم،

 که می دیدم یکی عریان و لرزان ،

دیگری پوشیده از صد جامه ی رنگین

زمین و آسمان را واژگون مستانه می کردم

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم،

نه طاعت می پذیرفتم ،

نه گوش از بهر استغفار این بیداد گرها تیز کرده ،

پاره پاره در کف زاهد نمایان

سبحه ی صد دانه می کردم

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم،

 برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان

هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو ،

آواره و دیوانه می کردم

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم،

به گرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان،

سراپای وجود بی وفا معشوق را ،

پروانه می کردم

عجب صبری خدا دارد!

چرا من جای او باشم ؟

همین بهتر که او خود، جای خود بنشسته و

تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد

وگرنه من به جای او چو بودم،

یک نفس کی عادلانه سازشی با جاهل و فرزانه می کردم ؟

عجب صبری خدا دارد!!

عجب صبری خدا دارد !!


[ دوشنبه 84/10/19 ] [ 5:43 عصر ] [ مرضیه ] [ صندوق نظورات() ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب

20tools