بانوی شهریور | ||
|
می گفت : در شگفتم خورشید چرا از دمیدن شرم نکرد؟ چرا نگذاشت خاموشی شب دیجور کوفه بر آن فاجعه بزرگ سایه بیفکند؟ چرا بامدادی را پدید آورد که از صد شب تاریک تیره تر بود؟ برای خورشید چه افتخاری بود دیدن فرق شکافته مولا؟ چه اصراری داشت به تماشای یتیمان دلگیر و ماتم زده کوفه بنشیند؟ و بعد به خود پاسخ می داد که : شاید هم خورشید می ترسید مبادا دگر بار علی را نبیند. بیمناک بود که مبادا مظلومیت علی در تاریکی شب کوفه گم شود. پس برآمد تا نام علی علیه السلام بر ماذنه ها ماندگار شود. طلوع کرد که وصیت مولا را به فرزندانش ببیند و بشنود. دمید تا نور خدا را که از خانه علی علیه السلام برمی خاست، به جهان بازتاباند. طلوع کرد تا به تاریخ بگوید : درست است که علی علیه السلام اولین مظلوم است، اما آنچه از خود او مظلوم تر است، مظلومیت اوست.
[ شنبه 85/7/22 ] [ 11:41 صبح ] [ مرضیه ]
[ صندوق نظورات() ]
|
20tools |