بانوی شهریور | ||
|
عمر خلیفه بود! جوانی از یهود بر او وارد گردید در هنگامی که عمر در مسجدالحرام نشسته و گروهی از مردم به دورش حلقه زده بودند! جوان یهودی گفت: مرا به داناترین مردم نسبت به خدا و پیامبر خدا و کتاب خدا رهبری کن! عمر با دست به علی علیهالسلام اشاره کرد. جوان یهودی به نزد علی علیهالسلام آمده و پرسشهای خود را مطرح کرد و از جملهی آنها این سه سؤال بود: «یا علی مرا آگاه کن از اول درختی که روی زمین روئیده شده، اول چشمهای که بر روی زمین جاری شده و اول سنگی که بر روی زمین قرار گرفته»؟ حضرت امیر علیهالسلام به وی فرمود: اما سؤال تو از اول درخت: یهودیان میگویند درخت زیتون بوده و لکن دروغ گفتهاند بلکه اول درخت نوعی از درخت خرما بوده که حضرت آدم آن را از بهشت آورده و در زمین کاشته و تمام نخلهای روی زمین از آن به عمل آمده است. اما سؤال تو از اول چشمه، یهودیان میگویند آن چشمهای است که در بیتالمقدس در زیر سنگ معینی قرار دارد و لکن دروغ گفتهاند، بلکه اول آب حیات بوده و حضرت خضر که به عنوان پیشرو ذوالقرنین در تاریکی شد از آن آشامید و ذوالقرنین هر چه جستجو کرد از آن ندید! اما سؤال از اول سنگ، یهودیان میگویند سنگی است که در بیتالمقدس قرار دارد و لکن دروغ گفتهاند بلکه اول سنگ حجرالاسود بود که حضرت آدم آن را از بهشت به همراه خود آورد و در رکن قرار داد و مردم آن را زیارت میکنند و حجرالاسود از برف هم سفیدتر بوده ولی در اثر معاصی و گناهان مردم این چنین سیاه شده است! [ جمعه 87/9/29 ] [ 5:21 عصر ] [ مرضیه ]
[ صندوق نظورات() ]
|
20tools |